استاد شهید مطهری مبحثی تحت عنوان ” نقش دین در تحولات تاریخی” در شب هفتم محرم سال ۱۳۵۲ در مسجد امیرالمؤمنین علیه السلام مطرح نمودند. در این سخنرانی به نقش دین و انبیاء عظام در تحولات تاریخی پرداختند. این سخنرانی در واقع زمینه سازی برای ورود به « نقش حادثه کربلا در تحول تاریخ اسلام» است؛ لذا ایشان در ادامه این بحث در شب عاشورا و شب یازدهم به « نقش حادثه کربلا در تحول تاریخ اسلام» می پردازند. این سه سخنرانی به عنوان مباحث اغازین کتاب، نگاه اثرگذار تاریخی به حادثه کربلا است که در ابتدای کتاب نهضت حسینی قرار داده شده است، قبلا این مباحث در لابه لای گفتارهای کتاب پانزده گفتار توسط انتشارات صدرا به چاپ رسیده که در این کتاب در جایگاه اصلی خود قرار گرفته است. پس از مباحث مربوط به نقش دین و حادثه کربلا در تحولات تاریخی، بحث ” تحلیل واقعه عاشورا” مورد توجه قرار می گیرد، این مبحث را استاد مطهری در سال ۱۳۵۶ در یکی از جلسات هفتگی موسوم به جلسه یزدی ها ایراد فرموده اند.
سیزدهم بهمن ماه سال 1298 فریمان میزبان نوزادی شد که او را مر تضی نامیدند. سیزده سال بعد مرتضی طلبه حوزه علمیه شد و در سال 1316 برای ادامه تحصیل علوم دینی به قم مراجعت کرد و در محضر درس اساتیدی چون امام خمینی (ره)، آیت الله العظمی بروجردی و علامه سید محمد حسین طباطبایی شرکت نمود. سال 1331 بود که به تهران مهاجرت کرد و شروع به تدریس در دانشکده معقول و منقو ل (الهیات و معارف اسلامی) دانشگاه تهران نمود و در همان زمان به همکاری با مجامع اسلامی وکانونهای مذهبی پرداخت. در پانزدهم خرداد ماه 42 دستگیر و راهی زندان شد و یکسال پس از آن به صلاحدید امام خمیبی (ره) با جمعیت های مؤتلفه اسلامی آغاز به همکاری نمود. پس از چندی حسینیه ارشاد تهران را تأسیس کرد که گام مؤثری درجهت جذب و سازماندهی جوانان بود. در سال 1348 به دلیل انتشار اعلامیه ای مبنی بر جمع آوری کمک |
پدرم بسیار متوجه حال و وضعیت زیردستان بودند. مثلاً در دانشکده دائما ًاز خدمتکارها میپرسیدند غذا خوردید؟ چه خوردید؟ غالباً از منزل غذا میبردند و اگر دانشکده غذا میداد تا نصف آن را به خدمتکارهای دانشکده نمیدادند غذا نمیخوردند. از دستور دادن به دیگران به شدت ابا میکردند و اگر هم ناچار میشدند با خواهش و خضوع همراه بود. تجسم مطلق مکارم اخلاق بودند و اعتقاد داشتند استاد و خدمتکار، همه بندهی خدا هستند و شئوناتی که برخی از افراد برای خود قایل میشوند نشانهی تنگنظری آنهاست. ادامه مطلب ...
استاد شهید مطهری با فداییان و افکارشان هماهنگ بود. بارها از شهید نواب میشنیدم که با احترام از آقای مطهری یاد میکرد و از احوال او جویا میشد و یا مطلبی را از وی نقل میکرد که بیشتر جنبهی راهنمایی و نصیحت داشت.
آن شب که بعضی از طلاب به جمعیت فداییان اسلام در مدرسهی فیضیه حمله کردند، شهید مطهری پس از شنیدن گلههای فداییان اسلام از مرحوم آیتالله بروجردی گفت: آقای نواب! ببینید برادر! کوتاهی از خود شما شد. تصدیق کنید که شما آقایان خیلی عصبانی هستید. با خشم و غضب و عصبانیت که نمیشود کار کرد. روایت داریم که «الغضب نوعالمجنون لان صاحبه بعده یندم.» ادامه مطلب ...